نوشتار حاضر با طرح این سؤال که سازمان ملل متحد با توجه به نظریه قدرت نرم در مقطع بعد از 11 سپتامبر 2001، چه کارکردی در سیاست خارجی ایالات متحده داشته است، به این پاسخ رسیده است که سازمان ملل از ابتدای تأسیس ...
بیشتر
نوشتار حاضر با طرح این سؤال که سازمان ملل متحد با توجه به نظریه قدرت نرم در مقطع بعد از 11 سپتامبر 2001، چه کارکردی در سیاست خارجی ایالات متحده داشته است، به این پاسخ رسیده است که سازمان ملل از ابتدای تأسیس بهترین وسیله اعمال ارزشهای آمریکا و حفاظت از منافع این کشور در عرصه بینالمللی است و جایگاه مهمی در راستای قدرت نرم، تحقق اهداف موردنظر و مشروعیت بینالمللی در سیاست خارجی ایالات متحده داشته است. ایالات متحده در این مقطع پس از خروج نیروهای خود از عراق، توانست در سطوح مختلف این کشور نفوذ و حضور داشته باشد. به طوری که، همانند بسیاری از کشورهای خاورمیانه، تحت تأثیر قدرت نرم ایالات متحده قرار گرفت و سیاست خارجی ایالات متحده در آینده نیز از قدرت نرم عقب نشینی نکرد. راهبرد امریکا بعد از خروج نظامی از عراق تغییر یافت و از سمت و سوی جنگ سخت به جنگ نرم سوق پیدا کرد و با نفوذ مؤسسات و نهادهای مدنی و اجتماعی و عمدتاً با ابزارهای دموکراسیسازی و حمایت از حقوق بشر و ترویج فکر آزاداندیشی صورت گرفت. در واقع آمریکا پس از 11 سپتامبر 2001 تاکنون، برای پیشبرد ارزشهای خویش در قالب برقراری دموکراسی و حقوق بشر و مبارزه با تروریسم خود را هژمون خیرخواه معرفی کرده است تا جایگاه و نقش سازمان ملل در سیاست خارجی آمریکا بصورت ابزاری برای دست یابی به اهداف و منافع ملی آن کشور براساس مداخلهگرایی گسترش یابنده و چندجانبهگرایی سمبلیک دربیاید.
رژیمهای امنیت بینالمللی با ارائه ارزیابی جدید از منافع ملی، قدرت و همکاری این ضرورت را ایجاب میکند که در جهت کاهش هزینههای موجود میان کشورها هزینههای کمتری را بپردازند. ایالات متحده آمریکا ...
بیشتر
رژیمهای امنیت بینالمللی با ارائه ارزیابی جدید از منافع ملی، قدرت و همکاری این ضرورت را ایجاب میکند که در جهت کاهش هزینههای موجود میان کشورها هزینههای کمتری را بپردازند. ایالات متحده آمریکا برای بهرهگیری مطلوبتر از مداخلهگرایی سعی داشته آن را در چارچوب قواعد جهانی و این رژیمها از جمله سازمان ملل متحد مورد توجه قرار دهد. روی آوردن و توسل ایالات متحده به مداخله جمعی رژیم امنیت دسته جمعی از طریق سازمان ملل به خاطر استفاده از مکانیسم مشروعیت بخشی سازمان ملل و کاستن از بار هزینه های مالی و انسانی مداخلات است. این پژوهش با طرح این سؤال که رژیمهای بین المللی، چه جایگاهی در سیاست خارجی ایالات متحده در تحریمهای یکجانبه علیه ایران داشته است، به این پاسخ رسیده است که یک قدرت مسلط برای رسیدن به نیات خویش در عرصه جهانی، در تشکیل و حفظ رژیمهایی که خدمتگزار منافع وی هستند و در نظام بین المللی نیز مقبولیت گستردهای دارند، نقش رهبری را ایفا مینماید؛ که این مهم از طریق قطعنامههای شورای امنیت، استفاده از ظرفیتها و امکانات سازمان ملل و ترغیب افکار عمومی و آراء عمومی جهان صورت پذیرفته است.