ایران هراسی و شیعه ستیزی دو فاکتور مهم اکثر رسانه های جهان عرب چه به شکل مکتوب همچون الحیات، الشرق الاوسط، عکاظ، اخبار الخلیج، الاتحاد، الریاض و چه به شکل دیداری همچون شبکه های الجزیره، العربیه در سال ...
بیشتر
ایران هراسی و شیعه ستیزی دو فاکتور مهم اکثر رسانه های جهان عرب چه به شکل مکتوب همچون الحیات، الشرق الاوسط، عکاظ، اخبار الخلیج، الاتحاد، الریاض و چه به شکل دیداری همچون شبکه های الجزیره، العربیه در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. هدف از انجام این تحقیق که به روش توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر «نظریه بازنمایی»، به رشته تحریر درآمده است، مطالعه نقش شبکه سعودی العربیه در اثر گذاری بر افکار عمومی جهان عرب توسط بازنمایی برخی از رخداد های ضد ایرانی و شیعی است. مطابق با نظریه بازنمایی در فرایند تأثیرگذاری بر افکار عمومی یک رسانه هیچ گاه ابزاری خنثی و یک میانجی بی طرف در ارائه تصویر به حساب نمی آید؛ زیرا هر رسانه ای، بنوعی متکی به زبان و معناست و زبان و معنا نیز در چارچوب گفتمان همواره متکی به قدرت حاکم است. لذا بازنمایی حوادث توسط رسانه ها - سوای بحث اخلاقی و غیراخلاقی بودن آن- دارای سو گیری ایدئولوژیک است. بر اساس نظریه «بازنمایی سوگیرانه»، شبکه العربیه مبتنی بر ایدئولوژی وهابیت به گونه ای سیاست ایران هراسی و شیعه ستیزی را ترسیم و دنبال می نماید که حتی خطر ایران برای جهان عرب بیشتر از رژیم صهیونیستی است. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که در فرایند عملیات روانی - رسانه ای شبکه العربیه، جمهوری اسلامی باید به عنوان نظامی سنی ستیز به تصویر کشیده شود که هیچ کاری جز قلع و قمع اهل تسنن منطقه و تسلط بر جهان عرب در قالب طرح هلال شیعی ندارد.
نحوه تقویت منابع قدرت نرم را می توان از مهمترین مباحثی ارزیابی نمود که طی چند سال گذشته در دستورکار بسیاری از کشورها قرارداشته است.این وضعیت بویژه با تحولات سال های آغازین قرن 21 ارتباط معناداری دارد.در ...
بیشتر
نحوه تقویت منابع قدرت نرم را می توان از مهمترین مباحثی ارزیابی نمود که طی چند سال گذشته در دستورکار بسیاری از کشورها قرارداشته است.این وضعیت بویژه با تحولات سال های آغازین قرن 21 ارتباط معناداری دارد.در سال 2011 حوادث با سرعت خاصی در منطقه رخ داد. این تغییرات سریع چالشهای تحلیلی ایجاد کرد، تا جایی که پیشبینی آینده آنها مشکل بود. در طول تاریخ بعضی از کشورهای منطقه تلاش داشتهاند، با اتکا به قدرتهای بینالمللی، نقش رهبری منطقه را بر عهده بگیرند. اهمیت این مسئله ناشی از آن است که هم اکنون نیز رقابتی میان کشورهای منطقه از جمله ایران، عربستان ، ترکیه و... برای تحقق چنین هدفی در جریان است. این مقاله با روش مقایسهای در صدد پاسخ به این سؤال است که تحولات2011 منطقه چه تأثیری بر قدرت نرم و در نهایت نفوذ ایران، ترکیه و عربستان در کشورهای انقلابی منطقه دارد؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است که قدرت نرم و نفوذ ایران،ترکیه و عربستان در کشورهای انقلابی بر اساس شاخصهای سه منبع اصلی قدرت نرم ژوزف نای یعنی فرهنگ، ارزشهای سیاسی و سیاست خارجی به ترتیب 54،49و 37 هست.