این مقاله از چشم انداز قدرت نرم به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که چرا مذاکره و دیپلماسی به عنوان ارکان اصلی قدرت نرم در حل و فصل مسئله هسته ای کره شمالی با ایالات متحده شکست خورده است؟ و چه الزاماتی ...
بیشتر
این مقاله از چشم انداز قدرت نرم به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که چرا مذاکره و دیپلماسی به عنوان ارکان اصلی قدرت نرم در حل و فصل مسئله هسته ای کره شمالی با ایالات متحده شکست خورده است؟ و چه الزاماتی برای تداوم بکارگیری این اهرم های قدرت نرم در مسئله هسته ای کره شمالی وجود دارد؟ فرضیه موقتی مقاله این است که پیگیری اهداف متعارض از سوی امریکا و کره شمالی چون بازدارندگی هسته ای و بهبود اقتصادی از سوی کره شمالی و خلع سلاح کامل هسته ای از سوی امریکا، مهمترین دلیل شکست مذاکره و دیپلماسی است. اما الزم اصلی تداوم فرایند مذاکره و گفتگو به عنوان ایزار اصلی قدرت نرم، عدم کاربرد قدرت سخت(تحریم ها و ابزار نظامی) از سوی ایالات متحده و بستر سازی فرهنگ گفتگو در روابط بین الملل است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که هر نوع پیشرفتی در مورد کاهش آزمایشات کلاهک های هسته ای و یا خلع سلاح هسته ای کره شمالی به دست آید، صرفا از طریق تداوم مذاکره و گفتگو خواهد بود. از این رو، نزدیک شدن مواضع دو کشور به یکدیگر، با میانجیگری بازیگرانی مانند کره جنوبی، چین و روسیه، کاهش تأکید براهرم های قدرت سخت بر علیه کره شمالی و افزایش همکاری بین المللی به ویژه میان اعضای دائم شورای امنیت از یک سو ضرورت و الزام تداوم بکارگیری قدرت نرم را نشان می دهد. روش گردآوری داده ها مبتنی بر روش کتابخانه ای و روش تحقیق پژوهش مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است.
بررسی قدرت نرم امریکا بیانگر آن است که بهویژه در دوران ترامپ، تصویر امریکا رو به افول نهاده است. سیاستهای ترامپ در دو عرصۀ داخلی و خارجی موجب کاهش نفوذ امریکا در عرصۀ بینالمللی شده است. این مقاله ...
بیشتر
بررسی قدرت نرم امریکا بیانگر آن است که بهویژه در دوران ترامپ، تصویر امریکا رو به افول نهاده است. سیاستهای ترامپ در دو عرصۀ داخلی و خارجی موجب کاهش نفوذ امریکا در عرصۀ بینالمللی شده است. این مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که چرا قدرت امریکا رو به افول نهاده و این وضعیت چه پیامدهایی داشته است؟ نگارنده معتقد است عوامل درونزا و برونزا بر افول قدرت نرم امریکا تاثیر گذاشته است. در زمرۀ عوامل درونزا، برگزیدنِ رویکردهای درونگرایانه، منفعتمحور، نظامیگرایانه و انحصارگرایانه و در زمرۀ عوامل برونزا، سیاستهای یکجانبهگرایانه، ماجراجویانه، مداخلهجویانه و آنتاگونیستی، افزایش تهدیدهای نامتقارن بازیگران مسلح غیردولتی، جابهجایی قدرت از غرب به شرق و برآمدن بازیگران نوظهور شرقی و امکان شکلگیری «نظام دو ـ چندقطبی» مورد توجه قرار گرفته است. افول قدرت نرم امریکا پیامدهایی مانندِ کاهش مهاجرت نخبگان، جذابیتِ رو به افزایش چین و اروپا، افزایش احساسات ضدامریکایی، رواجِ بیشتر تروریسم و جذابیت بدیلهای اسلاممحور را به همراه داشته است.