.اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد در نگاه اول، چندان دلالت سیاسی و اخلاقی صریحی ندارد و چنان مینماید که تنها به حوزهی معاش و اقتصاد محدود میماند اما داعیههای اخلاقی و سیاسی این شیوهی اقتصاد ورزی را ...
بیشتر
.اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد در نگاه اول، چندان دلالت سیاسی و اخلاقی صریحی ندارد و چنان مینماید که تنها به حوزهی معاش و اقتصاد محدود میماند اما داعیههای اخلاقی و سیاسی این شیوهی اقتصاد ورزی را مورد ردیابی قرار داد. تقلیل پیدا کردن انسان به موجود طالب سود و حاوی استلزام ذاتی با خودپرستی رادیکال از جملهی پیش فرضهای بنیادی نظریهی بازار آزاد به شمار میرود. آدام اسمیت بر این باور است که بازار، پدیدهای خودجوش و خودسامانگر است و دستی نامرئی –در غیاب هر گونه دخالت بیرونی- میتواند امور اقتصادی (و اجتماعی) را بسامان کند. اما وفق آموزهی فطرت انسان دارای وجودی الهی است و همین شاخصهی وجودی نیز او را مبدل به موجودی کمالجو و کمالگرا کرده است. انسان اقتصادی در اندیشهی فطرتگرا موجودی صاحب کرامت است که اقتصاد برای او کارابزاری برای جلب رضایت الهی و قرب به اوست گواینکه اقتصاد منفک از اخلاق و جمع، برای او موجد اعتباری جامع نبوده و او اقتصاد را یکی از اقنومهای زیستی انسان در نظر میگیرد که در عین حال، مقوم اخلاق و جمع نیز خواهد بود. کارکردهای اقتصاد در نظام اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد منبعث از لیبرالیسم با کارکردهای اقتصاد در نظام سیاسی مبتنی بر اندیشهی فطرتگرا عمیقاً با یکدیگر متخالفند و هیچ آشتی و سازشی نمیتوان مابین آنها برقرار کرد.