نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

استفاده از منابع و سیاست های نرم افزارنه در مبارزه های نظامی از جمله روشهایی است که زمینه پیروزی  ارتش در میدان نظامی را فراهم می‌سازد. اگرچه برخی این رویکرد را جدید می دانند اما در گذشته فرمانرایان برای غلبه بر دشمن از انواع سیاست های نرم افزارنه استفاده می‌کردند. تیمور از جمله فرمانروایانی است که از سیاست های نرم افزارنه بیشتر از جنگ فیزیکی برای غلبه بر دشمانش بهره گرفت. وی با استفاده از روش ایجاد رعب و وحشت در دل دشمنان، تضعیف قوای روحی و جسمی آنان و  بهره گیری از اختلافات داخلی و ایجاد تفرقه و دو دستگی در بین رقیبان به پیروزی های بزرگی در میدان های جنگ دست یافت، همچنین با استفاده از انتشار اخبار کذب و نادرست بر دشمنانش غلبه کرد. او با این روشها به تضعیف روحیه ارتش قدرتمندترین سلاطین آن عصر نظیرسلطان بایزید عثمانی و ممالیک مصر پرداخت. سلطان عثمانی که در جنگ با دول مسیحی اروپا شهرت فراوانی بدست آورده بود در مواجه با تاکتیک های نظامی تیمور به زانو درآمد. تیمور در  درون  مرزهای عثمانی ارتش پیاده نظام سلطان بایزید را به دنبال ارتش سواره نظام خود کشاند و از این طریق آنها را از نظر جسمی خسته و ناتوان ساخت. او با روش های مشابه بر ارتش سایر دول متخاصم غبله کرد. در این مقاله تلاش شده در پاسخ به این سوال که تیمور از چه سیاست های نرم افزارنه ای  برای غلبه بر دشمنانش بهره می‌گرفت؟ به کاربست سیاست های نرم افزارانه وی در فتوحاتش به روش توصیفی و تحلیلی اشاره شود تا رمز موفقیت او در لشکرکشی ها و علت پیروزی وی روشن گردد و در نتیجه نشان داده شود  که تدابیر سیاسی فرمانروایان و حاکمان بیشتر از شمشیر و سلاح نظامیان در حصول به اهدافشان کارساز است.

کلیدواژه‌ها

مقدمه

      استفاده از منابع نرم در تعارض های نظامی، از جمله راهبرد های نوینی قلمداد شده است که گذشته از نظریه های جدید ارائه شده، دارای پیشینه طولانی در تاریخ تحولات سیاسی و امنیتی است. در کاربست سیاست نرم افزارانه دشمن تلاش می‌کند با ایجاد تفرقه در بین صفوف مردم  و رجال سیاسی کشور و تخریب افکار عمومی به اهداف خود برسد. سیاست نرم افزارانه قسمتی از جنگ همه جانبه است که پیش از نبرد آغاز می‌شود و در حین نبرد و پس از آن ادامه می‌یابد. این نوع جنگ، از قوانین و شیوه‌های جنگ عادی تبعیت نمی کند. در عین حال که نوعی دفاع به شمار می‌رود، حالت هجومی نیز دارد، چرا که در عین تقویت روحیه ملت و سربازان خودی، به تضعیف روحیه دشمن می‌پردازند. به منظور تبیین ابعاد تاریخی این پدیده، نویسنده در مقاله حاضر به بررسی تحلیلی تجربه تیمور پرداخته است. تیمور از جمله  فرمانروایانی است که در عین حال که  توان نظامی داشت، دارای تدبیر و هوش سیاسی فوق العاده ای بود. او از هر نوع ترفندی برای از پای در آوردن دشمن بهره می‌گرفت. به همین خاطر گفته می‌شود که فتوحات او به میزان قابل توجهی حاصل بکارگیری سیاست های نرم افزارانه بوده است.

1. چارچوب مفهومی ـ نظری

برای درک سیاست‌های نرم‌افزارانه تیمور، لازم می‌آید تا نخست گونه‌های اصلی جنگ نرم که تشکیل دهنده ابعاد و مبانی این پدیده جدید می‌باشند را شناسایی نماییم. این اقدام به ما امکان آن را می‌دهد تا شاخص‌های مفهومی و نظری لازم را برای تحلیل ارزیابی سیاست‌های نظامی تیمور داشته باشیم.

1-1. قدرت نرم

به اعتقاد جوزف نای قدرت نرم توانائی بدست آوردن چیزی است که می‌خواهیم با جذب و اقناع سایرین برای تحقق اهداف خود احضا کنیم این قدرت با قدرت سخت متفاوت است چون  ارزان تر و کاربردی تر از نیروی زور و اجبار است (قیصری و قربی، 1391: 121). مفهوم قدرت نرم و یا جنگ نرم در مقابل جنگ سخت بکار برده می‌شود (حسینی، 1389: 23). جوزف نای معتقد است که مبنای قدرت سخت بر اجبار و مبنای قدرت نرم بر اقناع است (نای، 1387: 43-45). بر این اساس می‌توان ادعا کرد که سیاست نرم افزارانه دارای تعریفی واحد که مورد پذیرش همگان باشد، نیست. برداشت افراد، جریان ها و دولت های گوناگون از آن متفاوت است. کالینز جنگ نرم را استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن  برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود، می دانند (کالینز،1370:487).

1-2. عملیات روانی

 یکی از سیاست های نرم افزارانه عملیات روانی است به باور گلن هدف اصلی در آن تغییر یا تقویت نگرش ها و رفتار آماج ها در راستای اهداف و مقاصد کارگزاران عملیات روانی است. از اهداف دیگر طراحان سیاست های نرم افزارانه القای ترس و وحشت (هیجان منفی) برای کنترل اذهان مخاطبان و تاثیر گذاشتن بر آنان است. گال نشان داده است که با القای هیجان منفی شدید بر سربازان دشمن، زودتر می‌توان روحیه آنها را در هم شکست (الیاسی، 1382: 247). کارل فون کلازیتس در اثر معروف خود به نام«در باره جنگ» بر اهمیت عوامل روانی در جنگ ها تاکید دارد و معتقد است که در زمان جنگ مسئله مهم روحیه ارتش است نباید تنها بر توان جسمی تاکید نمود. در براندازی هدف کشتار جسمی دشمن نیست، بلکه نبرد واقعی کشتن شجاعت دشمن است و نه سربازان دشمن (عباسی اشلقی، 1388: 105). ایجاد اختلاف و نفاق در صفوف دشمن از سایر سیاست های نرم افزارانه است. سان تزو در  کتاب خود تحت عنوان«هنر جنگ» بر نقش فریب در جنگ تاکید کرده و معتقد است که در جنگ باید بین حاکم و وزیر، کهتر و مهتر، رئیس و مرئوس فاصله انداخت، تخم نفاق پاشید و اسباب سرنگونی دشمن را فراهم ساخت؛ و یا گراهام فولر[1]  معتقد است که مسائل سنتی جنگ ها جای خود را به جنگ های روانی می‌دهند که در آنها از سلاح کمتر استفاده می‌شود (عباسی اشلقی، 1388،  105-106).

1-3. جنگ فرهنگی

جنگ نرم (سیاست های نرم افزارانه) را می‌توان در شش عرصه  سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، ارتباطات اجتماعی، علمی و اندیشه ای مورد برزسی قرار داد. از میان آنها عرصه فرهنگی مهمترین بخش جنگ نرم محسوب می‌گردد. سیاست مداران با بکارگیری ابزارهایی چون فرهنگ، آرمان و یا ارزش های اخلاقی به صورت غیر مستقیم بر منابع یا رفتارهای دیگر کشورها اثر می‌گذارند (یزدانی، شیخون، 1391: 103). به عبارت دیگر در جنگ نرم بیشتر  بر راهکارهای فرهنگی تاکید می‌شود و از این طریق تلاش می‌گردد برداشت ذهنی افراد نسبت به هنجارها، ارزش های جامعه خویش دچار تزلزل و بی ثباتی شده و به راحتی آماده پذیرش هر عقیده دیگر شوند (ماه پیشانیان،1390: 120).

2. سیاست های نرم افزارانه تیمور

حال با توجه به رویکرد تحلیلی سه وجهی که به جنگ نرم اتخاذ شد، می‌توان مهمترین سیاست های نرم افزارانه تیمور را به شرح زیر تبیین نمود:

سیاست اول. فعال سازی منابع اعتقادی

تیمور کشور گشایی بود که اکثر پیروزی های خود را با تدابیر سیاسی و با استفاده از سیاست های نرم افزارانه بدست آورد. یکی از سیاست های تیمور در غلبه بر دشمنان استفاده از باورهای دینی بوده است.

مثال 1. اعلام جهاد در حمله به هند

 تیمور با اعلام جهاد و به بهانه گسترش اسلام به هند و گرجستان یورش برد تا سربازان خود را با انگیزه دینی به جنگ با این اقوام و ملل وادار نماید.  به نوشته غیاث الدین علی یزدی«حضرت صاحب قرانی برای اعلاء کلمه حق و لوای اسلام عازم آن حدود (هندوستان) شد و جهت اعزاز دین محمدی-صلوات الله و سلامه علیه-مقاسات زحمت بسیار و مشقات بیشمار فرمود» (یزدی،1379: 58). هر چند در هند فرمانروایان مسلمان حکومت داشتند اما تیمور با این بهانه که سلاطین  هند نسبت به بت پرستان سختگیری لازم را معمول نمی دارند به این سرزمین حمله کرد. او به بهانه جنگ با کفار گرجی  بارها سرزمین گرجستان را مورد تاخت و تاز خود قرار داد و برای تائید جنایات خود در سرزمین های متصرفی ضمن اعلام جهاد، تلاش کرد علمای مذهبی را در این راه با خود همراه سازد. بر این اساس می‌توان استنباط نمود که تیمور از منبع اعتقادات برای تقویت توان مندی سربازان برای مقابله با دشمنان بهره برده است.

سیاست دوم. فعال سازی گسست های داخلی (اختلافات)   

سیاست دیگر تیمور در تسخیر بلاد مختلف ایجاد اختلاف داخلی بین دشمنان و مخالفانش بود. در این روش او سعی داشت تا توان دشمن را از ناحیه درگیری های داخلی تضعیف نماید و در نهایت موقعیت راهبردی خود را تقویت نماید.

مثال2. استفاده ابزاری از مخالفان در نبرد با عثمانی

تیمور برای تصرف آناتولی امیران محلی آن منطقه از جمله امیران ولایات آیدین، منتشا، گرمیان، قسطمونی، قرامان، حاکم ارزنجان و آق‌قوینلوها را که از دست سلطان بایزید عثمانی به نزد وی فرار کرده بودند، پناه داد. این امیران تیمور را برای حمله به روم تشویق کردند (عاشق پاشازاده، 1332 ه :  75). بایزید در پی توسعه طلبی های خود در آناتولی قلمرو آنان را تصرف کرده بود. تیمور با پناه دادن به امیران آناتولی توانست متحدینی در داخل قلمرو عثمانی برای خود بدست آورد. از نظر تیمور نیروهای این  امیران در آناتولی در صورت وقوع جنگ می‌توانستند کمک موثری به او  بنمایند. وی در عین حال تاتارهای چادرنشین در نواحی سیواس، قیصریه و ملاطیه را که از نژاد ترکان قپچاق بودند به طرف خود جلب نمود و با آنان علیه بایزید متحد شد (اوزون چارشلی، 1383 ، ج1: 330). او در نامه‌ای به رهبر قراتاتارها نوشت: «بزرگی و جاه شما به بزرگواری ما بسته و نژاد شما به نژاد ما پیوسته است. دیار ما دیار شماست و نیاکان ما نیاکان شمایند. همه شاخ‌های نهال یک بوستانیم و پرورش یافتگان دست یک باغبان. پدران ما در یک خانه عمر به سر بردند. اکنون شایسته نمی‌بینید که به پشتیبانی ما درآیید و میسرتان نیست که یکباره به جانب ما گرایید. پس فرصت نگاه دارید و از آن بهره نیکو گیرید که شما در صورت و معنی به ما نزدیکید اما در این حال به ظاهر با ابن عثمان باشید و در نهان با ما، تا آن زمان که با هم رویاروی شویم و شما به سوی لشکر ما گرایید» (ابن عربشاه، 1339: 145-146). قراتاتارها که از سرسپردگی به سلطان عثمانی دلخوشی نداشتند در جنگ آنکارا به لشکر تیمور پیوستند، بدین ترتیب در مقابل فرار سلطان احمد جلایر و قرایوسف حاکم قراقوینلوها  به نزد ایلدرم بایزید و حمایت سلطان عثمانی از آنان، بهانه خوبی به دست تیمور افتاد تا او نیز از مخالفان داخلی دولت عثمانی حمایت نماید.

سیاست سوم. ایجاد هیجان منفی   

از دیگر سیاست های نرم افزارانه تیمور برای مرعوب ساختن دشمنانش، تهدید و  ایجاد ترس و وحشت در دل آنان  بود. وی در سال 803 هجری با ارسال نامه ای به بایزید عثمانی او را تهدید نمود که تمام حاکمان ممالک گردن اطاعت بر حکم و فرمان وی گذاشته و مطیع او شدند چون بایزید تا آن زمان به دنبال جنگ با کفار بوده به قلمرو او تعرض نکرده است (شامی، 1363: 218). در واقع پیروزی های تیمور تنها ناشی از مهارت جنگی او نبود بلکه بیشتر ناشی از وحشت و ارعابی بوده که وی در دل دشمنانش ایجاد می‌کرد و آنان را  مغلوب می‌ساخت (دیاکونف، 1385: 170) او ابتدا با ارسال نامه ای به رقبایش، آنان را به اطاعت از خود فرا می‌خواند و  در صورت تسلیم ایشان را در مقام قبلی، به عنوان حاکم دست نشانده ابقا می‌نمود اما در صورت تمرد و مقاومت به هر نحوه ممکن آنان را مغلوب می‌ساخت.

مثال3. تسامح دیپلماتیک و اقدام نظامی

 وی در سال 802 هجری در منطقه قره باغ قفقاز مکاتبات خود را با سلطان بایزید عثمانی آغاز کرد این نامه نگاری ها تا سال 805 هجری که در نهایت منجر به وقوع جنگ آنکارا گردید، به طول انجامید. او در این مدت تلاش نمود، بایزید را وادار به تسلیم نماید. بایزید برخلاف سایر رقبای تیمور بسیار قدرتمند و دارای ارتش قوی بود تیمور باهوش تیز بین خود به خوبی می‌دانست که به راحتی نمی تواند ارتش قدرتمند عثمانی را شکست دهد لذا از همان ابتدای مکاتبات خود علیرغم این که بایزید به تندی جواب نامه های او را می‌داد، به طوری که در نامه نخستین خود به تیمور پیغام فرستاده بود، که حاضراست با او در هر کجا که تعیین نماید دست و پنجه نرم کند (کلاویخو، 1374: 143) و افزوده بود که « مدتی است برای مقابله و جنگ با تیمور منتظر بودم حال اگر او به جنگ من نیاید من به جانب تبریز و سلطانیه برای جنگ با او خواهم رفت» (شامی، 1363: 219) اما تیمور  به نرمی و شکیبائی قدرت برتر خود را به سلطان بایزید و سپاهیان عثمانی نشان داد حتی به سلطان عثمانی اعلام کرد که در صورت تسلیم، او حاضر است در جنگ با دول مسیحی به بایزید کمک نماید (شامی، 1363:  248).

تیمور برای نشاندن قدرت ارتش خود و به وحشت انداختن سلطان عثمانی در سال 803 هجری از قراباغ  به طرف شهر سیواس حرکت نمود و این شهر را تصرف کرد. او هر چند به مدافعان سیواس امان داده بود تا خون آنان را نریزد، اما با تسلیم شدن سپاهیان شهر که حدود چهارهزار نفر بودند، دستور داد دست و پاهای اسراء را بسته و زنده زنده آنان را در گودالها دفن کنند (مستوپی،1355: 29). هدف تیمور از این قتل و عام بی‌رحمانه، ایجاد ترس و وحشت در دل سپاهیان و مردم مناطق آناتولی و شام بود تا بدین وسیله آنان را وادار به تسلیم و اطاعت از خود نماید. همان روشی که مغولان در پی فتوحات خود در ایران بکار ‌گرفتند. تیمور نیز از روش مغولان استفاده نمود. تیمور پس از قتل و عام مدافعان سیواس به سوی شام حرکت نمود. به دنبال او سلطان بایزید عثمانی به سیواس رسید، وقتی تخریب و کشتار شهر را دید چنان دچار حیرت گشت که از انجام هرگونه عملیات نظامی علیه تیمور باز ماند (منجم باشی، 1285ه، ج3: 311). به نوشته شرف الدین علی یزدی«بایزید با وجود اظهار شجاعت و جلادت و وعید و تهدیدی که پیشتر از این به زبان پیغام به تیمور اعلام داشته بود، دم فرو کشید و به هیچ نوع متعرض نشد» (یزدی، 1387، ج2: 1043).

مثال4. ترغیب و انتقام

تیمور روش ارعاب و وحشت را در فتح شامات در برابر سپاهیان ممالیک مصر نیز بکار برد. او پس از فتح سیواس و ملاطیه برای تادیب سلطان مصر عازم شام شد. وی قبلا (در سال 795ه)شیخ ساوه‌ای را به عنوان سفیر نزد فرمانروای ممالیک مصر فرستاده و به او پیغام داده بود که بهتر است سلطان مملوکان از او اطاعت نماید تا زمینه روابط سیاسی و تجاری بین ایران و مصر برقرار شود (سمرقندی، 1383: 689). به سلطان مصر هشدار داده بود که اگر از وی اطاعت نکند، انتقام شکست مغولان از ممالیک را خواهد گرفت. سلطان برقوق نه تنها اعتنایی به تهدیدهای تیمور نکرده بود، بلکه سفیر تیمور را به قتل رسانده، بدین وسیله کینه و خشم تیمور و عزم او را برای لشکرکشی به شام و مصر تشدید  ساخته بود.

تیمور در سال 803 هجری از ملاطیه به سوی حلب حرکت نمود در مسیر راه قلعه های بهسنی و عنتاب را تسخیر کرد. کشتار سیواس و فتح قلعه ها در دل حاکمان شام چنان رعب و وحشت ایجاد کرد (حافظ ابرو،1380: ج2، 907) که تیمور تاش حاکم حلب در شورای نظامی امرای شامات پیشنهاد نمود که در برابر تیمور تسلیم شوند و بیشتر اعضاء با نظر او هم رای بودند اما عده‌ای از رجال که به قوت و شوکت و کثرت نیروهای نظامی خود مغرور بودند  با این پیشنهاد مخالفت کرده، چنین اظهار نمودندکه:« این سرزمین با ممالک دیگر فرق دارد حصارهای آن سرزمین‌ها از گل و خاک است اما حصار شهرهای ما از سنگ و فولاد است تسخیر آن ماهها بلکه سالها میسر نمی‌شود در این سرزمین شصت هزار روستا و قصبه وجود دارد اگر از هر کدام دو نفر به سپاه بپیوندد لشکری بزرگ فراهم آید» (خواندمیر، 1380: ج3: 492). عاقبت تصمیم می‌گیرند که به دفاع از حلب و سایر شهرها بپردازند. نتیجه این مقاومت، شکست و تصرف شامات و کشتار مردم این مناطق از سوی سپاهیان تیمور بوده است. تیمور پس از این پیروزی در نامه به سلطان مصر سیاست ایجاد رعب و وحشت را در دل سپاه دشمن  در لشکر کشی خود به شامات چنین اعلام کرده است. :« سلاطین را غرض اصلی از کشیدن لشکر و لوازم ارتکاب خوف و خطر رعایت ناموس و نام است وگرنه نیم نانی روزی تمام است» (خواندمیر، 1380: ج3: 495).

مثال5. اعمال اقتدار و در خواست اطاعت

سیاست ایجاد ترس و وحشت در دل دشمن از سوی تیمور نتیجه خود را در میان درباریان و سلطان عثمانی نشان داد. تیمور پس از فتح شامات چون به قرا باغ بازگشت به تدریج با نرمش بایزید در برابر خواسته های خود مواجه شد. درباریان بایزید در برابر اقتدار ارتش تیمور مرعوب شده سلطان خود را به صلح با تیمور تشویق کردند. «ناصحان مشفق به عبارات مختلف باز نمودند که با چنین صاحب دولتی مخالفت را یمنی نمی باشد» (حافظ ابرو،  1380، ج2: 950). اما این بار تیمور خواسته های دیگری را مطرح نمود که معنائی جز به اطاعت واداشتن بایزید چیز دیگری نداشت او در نامه‌ای  به بایزید نوشت: «بعد از فتح سیواس که امرا و لشکریان ایشان را دریافتیم و مکررا از صاحب وقوفان لشکر او تعدادش معلوم کرده موکد علم سابق ما افتاده چون غرض ما از این حرکت رعایت ناموس خود بود بعون الله تعالی این معنی نیز حسب المطلوب به حصول رسید. . . اگر او مال حال را دانسته سبب خرابی مملکت نگشته رجوع به طریقه مصالحه نموده، رسولی با مکتوبی که متضمن عذرخواهی بوده باشد و ناموس ما و شما را سزاوار بوده، بفرستند و ما را نیز یقین گردد که دوستی در میان ما موکد شده» (نوائی، 1355: 99). در این نامه تیمور ضمن اینکه از بایزید خواسته از پاسخ‌های تندی که در نامه قبلی به وی نوشته و او را به جنگ تهدید کرده، عذرخواهی نموده و از وی اطاعت کند (نوائی، 1355: 99). برخلاف پاسخ عتاب‌آمیزی که بایزید در نامه نخست خود به تیمور فرستاده بود در جواب این نامه ضمن برشمردن تلاش سلاطین عثمانی به جهاد با کفار فرنگ لحن ملایمی بکار برده که نشانگر از دست دادن غرور اولیه خود در برابر تیمور است. تیمور در سال 804 هجری از قراباغ به آناتولی حرکت نمود در صحرای سیواس به سان دیدن از رژه سپاهیان خود پرداخت. فرستادگان بایزید را نیز به تماشای صفوف سپاهیان خود فراخواند، در پایان مراسم هنگام بازگشت سفراء گفت، به بایزید بگوئید که با این همه هنوز انتظار مسامحه و مصالحه با تو را دارم به شرط اینکه شرایط او را برای صلح بپذیرد (شامی، 1363: 249؛ خواند میر، 1380، ج3: 398). تیمور برای آخرین بار با نشان دادن رژه نظامیان خود به فرستادگان عثمانی درصدد قدرت نمائی خویش و ارعاب بایزید بوده است.

سیاست چهارم. خبرپراکنی هدفمند

بکارگیری اطلاعات کذب از دیگر سیاست های نرم افزارانه تیمور برای مشروعیت بخشیدن به اقدامات نظامی خود علیه دشمنانش بود. در این خصوص می توان به موارد متعددی در تاریخ فتوحات تیمور اشاره داشت. از آن جمله:

مثال 6. اتهام زنی و ترور شخصیت

 او در سومین نامه‌ای که به بایزید فرستاده از او خواستار تسلیم یا اخراج قرایوسف از قلمرو عثمانی شده است زیرا  قرایوسف را به دزدی، راهزنی و ریختن خون بازرگانان و حجاج متهم ساخته که نباید مورد حمایت بایزید قرار گیرد (بتلیسی، 1142ه: 86؛ نوائی، 1355: 120). بایزید در جواب این نامه تیمور به وی پاسخ داده که:«دستگیری و تسلیم قرایوسف و سلطان احمد بهانه‌ای بیش نیست زیرا آن دو مدت مدیدی دوستان ما بوده، محال است که راه مخالفت در پیش گیرند» (نوائی، 1355: 113). به او پیشنهاد صلح داد اما تیمور خواستار تسلیم و اطاعت بایزید از خود شده است.

مثال 7. دروغ پراکنی و آزمون وفاداری

تیمور گاهی از طریق جعل خبر و دروغ پراکنی سعی می نمود تا میزان وفاداری امرا و فرماندهان خودرا بسنجد. وی پس از دست یابی به قدرت دو بار شایعه مرگ خود را منتشر ساخت، تا میزان فرمانبرداری سپاهیانش را بسنجد. هر دو بار گروهی از سپاهیانش در شهر مرو فریب خورده با شنیدن این خبر شورش کردند که بی درنگ همه آنان به قتل رسیدند و به همین خاطر وقتی به راستی تیمور مرده بود، بسیاری مرگ او را باور نمی کردند (کلاویخو، 1374: 312).

سیاست پنجم. دوستی و خیانت

تیمور  برای غلبه بر دشمنان از بکارگیری هرگونه نیرنگ ابایی نداشت و به همین دلیل از ارایه طرح های دوستی موقت که زمینه و امکان برخورد تدریجی او با دشمنانش را فراهم می نمود، استقبال می کرد.

مثال8. خیانت و فتح سمرقند

 در سال 764 هجری مردم سمرقند به رهبری مولانازاده سمرقندی در برابر مغولان مقاومت کرده و آنان را شکست دادند. تیمور که به دنبال ماجراجویی و کسب قدرت بود با ارسال هدایا به مولانازاده طرح دوستی با او ریخت. اندکی بعد چون به سمرقند دست یافت، مولانازاده و دلیران سمرقند را دستگیر کرده و کشت (خواندمیر، 1380، ج3: 407).

سیاست ششم. تضعیف روحیه و توان مقاومت

سیاست نرم افزارانه دیگر تیمور، تضعیف روحیه مقاومت مردم سرزمین های تصرف شده بود. تا از این طریق هم از اقدام تلافی جویانه این شهرها ممانعت به عمل آورد و هم زمینه ضعف روحیه دیگر شهرها را فراهم سازد.

مثال 9. تخریب اماکن و امان دادن به سربازان برای فتح هرات

 تیمور چون به قصد تصرف هرات به سوی این شهر حرکت نمود، ملک غیاث الدین حاکم  آل کرت با این تصور که استحکامات شهر غیر قابل نفوذ است به مقاومت و جنگ برخاست. تیمور با رسیدن به حومه هرات دستور داد باغات، اماکن اطراف شهر را تخریب نمایند و در مقابل حصار هرات حصار و خندقی بسازند (شامی، 1363: 83). سپس طی جنگی که با نیروهای ملک غیاث الدین انجام داد حدود دو هزار نفر از سپاهیان او را به اسارت در آورد. وی از این اسراء برای تضعیف روحیه مقاومت در بین مردم هرات استفاده کرد، دستور داد اسراء را آزاد کرده و اجازه دهند تا به هرات بازگردند و به آنان تضمین داد که در صورت تصرف شهر جان آنان به همراه اهل و عیالشان در امان خواهد بود به شرطی که به دفاع از شهر نپرداخته و به سوی حصار و باروی شهر نیایند بدین مضمون امان نامه به آنان داد. این تاکتیک تیمور برای تصرف شهر بسیار موثر واقع شد چون آنان به شهر بازگشتند  مردم هرات را از خواسته تیمور آگاه ساختند وقتی ملک غیاث الدین از مردم شهر خواست تا به دفاع از قلعه و حصار هرات بپردازند و بدین منظور منادی حکومت به بازار و محلات شهر  فرستاد اما کسی به ندای حکومت جواب نداد (یزدی، 1387، ج1: 500-501). بدین ترتیب  به علت عدم دفاع مردم  از حصار شهر، تیمور هرات را تصرف نمود.

مثال 10. اعمال تحریم و تضعیف رقیب

تیمور برای رویارویی با ایلدرم بایزید در سال 804 هجری از ارزنجان به سوی سیواس حرکت کرد. به او خبر آوردند که راه سیواس به توقات مناطق جنگلی بوده و بایزید با لشکری فراوان در توقات مستقر شده است لذا تیمور به سوی قیصریه تغییر مسیر داد. علی تواچی یکی از سرداران خود را با گروهی از سپاهیان جلودار بدان سو فرستاد. پس از مدتی خود نیز به آن شهر رسید (یزدی، 1387، ج2: 1133). تاکتیک نظامی که تیمور برای به زانو درآوردن بایزید در این مکان بکار گرفت از نظر جنگ روانی بسیار  قابل توجه بوده است او تلاش ‌کرد سپاهیان دشمن را پس از تعقیب و گریز طولانی خسته و فرسوده نموده، آنگاه با حمله برق‌آسا آنان را شکست دهد. بدین منظور از قیصریه به قراشهر رفته و از آنجا گروههای شناسائی جهت جمع‌آوری اطلاعات از موقعیت دشمن به اطراف فرستاد. چون اخباری از حضور لشکر بایزید در آن حوالی به تیمور رسید او به سرداران خود پیشنهاد کرد که به داخل مملکت عثمانی وارد شده و به غارت سرزمین‌های سرراه خود پرداخته و پیش برانیم. دشمن که اکثر نیروهایش پیاده نظام هستند به دنبال خود کشید و بدین طریق آنها را خسته و ناتوان سازند (یزدی، 1387: ج2: 1135). بدین منظور به سرعت از قرا‌شهر به سوی آنقوره (آنکارا) حرکت نمود و به مدت هشت روز سپاه پیاده نظام بایزید را به دنبال خود کشید. او در آنکارا به سراغ انبار آذوقه و تجهیزات جنگی  بایزید رفت که در قلعه آن شهر ذخیره شده بود، آنجا را به محاصره گرفت. زمانی که بایزید دریافت تیمور با این حیله جنگی او را به دنبال خود کشیده و در نهایت از چنگ او گریخته و قلعه آنکارا را به محاصره گرفته است، با سرعت به سوی این شهر رفت. این تاکتیک موجب خسته و فرسوده شدن سپاهیان عثمانی گردید (کلاویخو، 1374: 146).

در مسیر راه از قراشهر به آنکارا  تیمور دستور داد چاههای آب را پر کنند تا بدین وسیله لشکر بایزید که پشت سر او در حرکت بودند در گرمای شدید با مشکل بی‌آبی مواجه شوند (یزدی، 1387: ج2: 1135). از سوی دیگر او قبل از رسیدن به آنکارا یکی از سردارانش به نام امیر برندق را با نیرویی به آن شهر فرستاد. آنان در آنکارا با کندن چاه و تسلط بر آبراهها  امکان تامین آب را بر قشون بایزید دشوارتر ساختند. تیمور همچنین دستور داده بود چشمه‌های آب را که امکان دسترسی دشمن به آن وجود داشت، خراب نمایند (سمرقندی، 1383، ج1: 915؛ حافظ ابرو، 1380، ج2: 960). وقتی در نزدیکی آنکارا جنگ در گرفت سپاه عثمانی با کمبود آب مواجه شد، این امر نیز نقش زیادی در تضعیف توانائی جنگی آنان داشت.

نتیجه گیری

با بررسی سیاست های نرم افزارانه تیمور می‌توان به این نتیجه رسید که استفاده از این سیاست ها بهتر و کم هزینه تر بوده و راهی بود که تیمور برای مغلوب ساختن دشمنانش بکار می‌برد  چرا که او به خوبی می‌دانست که جنگ تلفات جانی و مالی فراوان دارد و ممکن است برنده میدان جنگ او نباشد، هر لحظه احتمال شکست وجود دارد. بنابر این او ابتدا از راه تهدید و ایجاد وحشت در دل دشمن، روحیه رزمی آنان را تضعیف می‌نمود در نتیجه زمینه را برای غلبه نهایی در میدان جنگ فراهم می‌ساخت. با توجه به این که هدف از  سیاست نرم افزارانه بهره برداری صحیح و طراحی شده از اقدامات انجام گرفته علیه دشمن جهت نفوذ در رفتار، احساسات و عواطف مخاطبان و تغییر عملکرد آنان در جهت اهداف و مقاصد خود می‌باشد، تیمور نیز با این تاکتیک دشنمانش را وادار به تسلیم می‌کرد. او برای پیروزی بر ممالیک مصر در تصرف شامات از سیاست نرم افزارانه بهره گرفت به طوری که بیشتر فرماندهان و حاکمان ممالیک در شامات از قدرت ارتش تیمور به وحشت افتاده، حاضر به تسلیم و اطاعت از تیمور شدند. او برای غلبه بر ارتش قدرتمند عثمانی با نشان دادن قدرت نظامی خود، ایجاد ترس و وحشت در دل آنان موجب شد که رجال دربار بایزید از سلطان عثمانی درخواست صلح بنمایند، چون صلح نشد او از طریق مانورهای نظامی در خاک عثمانی از توان جسمی و روحی سپاهیان بایزید تا حد زیادی کاست. در عین حال با بهره گیری از اختلافات داخلی عثمانی به امرای محلی آناتولی که از دست بایزد گریخته بودند، پناه داد. در کنار آن با استفاده از نارضایتی قراتاتارها از سلطان عثمانی در جنگ آنان را به سوی خود کشاند در نهایت با این اقدامات بر ایلدرم بایزید در جنگ آنکارا (آنقوره) غلبه کرد. می‌توان گفت که تیمور بیشتر از راه سیاست نرم افزارانه و تدابیر غیر نظامی بر دشمنانش غلبه کرد تا از طریق جنگ تن به تن در میدان نبرد.

سیاست نرم افزارانه روشی بوده  است که در طول تاریخ همواره از سوی فرمانروایان برای مغلوب ساختن دشمنان بکار گرفته می‌شد. این مسئله  نه تنها در دوره تیمور متداول بود، بلکه قبل از آن و یا پس از آن نیز وجود داشت و  امروزه نیز قدرتمندان و فرمانروایان بیشتر از طریق سیاست نرم افزارانه امکان سلطه سیاسی و نظامی بر یک ملت و کشور را فراهم می‌کنند. با این تفاوت که نسبت به گذشته ابزار مورد استفاده در سیاست نرم افزارانه پیشرفته تر و متنوع تر شده است. رسانه های ارتباط جمعی، ماهواره ها و اینترنت و. . . وسایلی هستند که به سهولت با کمک آنها می‌توان فکر، ذهن و روحیه یک ملت را تحت تاثیر قرار داد. با استفاده سیاست نرم افزارانه و با کمک این ابزار استعمارگران اروپائی و آمریکا در دوره معاصر بر کشورهای جهان سوم مسلط شده اند. آمریکا و متحدینش قبل از این که مردم و نیروهای عراقی را با سلاح های نظامی در  میدان جنگ شکست دهند، از طریق سیاست های نرم افزارانه آنان را به پرهیز از مقاومت و تسلیم دعوت نموده و به مردم آن کشور وعده دادند که جان و مال آنان از هرگونه تعرض از سوی نیروهای مهاجم در امان خواهد ماند. عین همین سیاست نرم افزارانه را تیمور نیز در فتح هرات بکار گرفت. پس سیاست نرم افزارانه زمان و مکان نمی شناسد در هر زمان و مکان قابل اجرا بوده و خواهد بود.



[1] -Graham Fuller

-   الیاسی، محمد حسین (1382)، «عملیات روانی رسانه ای برای کنترل اذهان»، فصل نامه پژوهش و سنجش، سال دهم، شماره 34، 237-2500
-    ابن عربشاه، احمدبن محمد (1339)، عجایب المقدور: نوائب تیمور یا  زندگی شگفت آورتیمور، تهران:  بنگاه ترجمه و نشر کتاب.                                               
-    اوزون چارشلی، اسماعیل حقی(1380)، تاریخ عثمانی، ترجمه وهاب ولی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ج1.
-        بتلیسی، ادریس (1142ه)، هشت بهشت، نسخه خطی، استانبول: کتابخانه نور عثمانیه، شماره214 – 3202.
-    حافظ ابرو، شهاب الدین عبدالله خوافی (حافظ ابرو) (1380)، زبده التواریخ، با مقدمه و تصحیح سید کمال حاج  سید جوادی، تهران: سازمان چاپ و انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، ج2.
-        حسینی، سید رضا (1389)، از جنگ سخت تا جنگ نرم، قم: نشر تپش.
-        خواندمیر، غیاث الدین بن همام الدین (1380)، حبیب السیر، با مقدمه جلال‌الدین همائی، تهران: انتشارات خیام، چ4، ج3.
-        سمرقندی، عبدالرزاق(1383)، مطلع ‌سعدین و مجمع بحرین، به اهتمام عبدالحسین نوائی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ج1 .
-        شامی، نظام‌الدین (1363)، ظفرنامه، تهران:  انتشارات بامداد.
-        دیاکونف، ایکور. ام (1385)، گذر گاههای تاریخ، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران: نشر ققنوس، چ2.
-        عاشق پاشازاده (1332ه)، تواریخ آل عثمان، استانبول: مطبعه عامره.
-    عباسی اشلقی، مجید (1388)، « تاثیر گذاری عملیات روانی در تضعیف و شکست روحیه دشمن، مطالعه موردی اشغال عراق» فصلنامه راهبرد دفاعی، سال هفتم، شماره 27، صص 101-127.
-    قیصری، نورالله و سید محمد جواد قربی (1391)، «بررسی ابعاد نرم افزاری قدرت و پدیده عملیات روانی»، فصلنامه مهندسی فرهنگی، سال ششم، شماره 65 و66، خرداد و تیر، صص 114-145.
-        کلاویخو، گونزالز (1374)، سفرنامه کلاویخو، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چ3.
-    کالینز، جان . ام (1370)، استراتژی بزرگ (اصول و رویه ها)، ترجمه کوروش بایندر، تهران: انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه.
-        نای، جوزف (1387)، قدرت نرم، ترجمه سید محسن روحانی و مهدی ذوالفقاری، تهران: دانشگاه امام صادق (ع).
-        نوائی، عبدالحسین (1355)،  اسناد ومکاتبات تاریخی ایران، تهران:  بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
-    یزدی، شرف الدین علی (1387)، ظفرنامه یزدی، به تصحیح عبدالحسین نوائی، تهران: مرکز اسناد و کتابخانه مجلس شورای اسلامی، چ1 ، 2ج.
-    یزدی، غیاث الدین علی (1379)، سعادت نامه یا روزنامه غزوات هندوستان، به کوشش ایرج افشار، تهران:  نشر میراث مکتوب.
-    یزدانی، عنایت الله و احسان شیخون (1391)، «قدرت نرم در سیاست خارجی آمریکا با تاکید بر پدیده فرهنگ» فصلنامه مطالعات قدرت نرم، سازمان بسیج اساتید،  سال دوم، شماره پنجم، 95-120.
-    ماه پیشانیان، مهسا (1390)، «دیپلماسی عمومی ابزار امپریالیسم فرهنگی آمریکا در خاورمیانه»، فصلنامه مطالعات قدرت نرم، سازمان بسیج اساتید، سال اول، شماره اول، صص 120-160.
-        متسوپی، فوما (1355)،ارمنستان در زمان تیمور، ترجمه ح. صدیق. تبریز: نشر سعدی.
-        منجم باشی، احمد بن لطف الله (1285ه)، صحایف الخبار یا منجم باشی تاریخی، مصر: مطبعه عامره، ج3.