: نوشتار حاضر با روش اسنادی به مساله زوال قدرت نرم امریکا میپردازد. نویسنده ابتدا مؤلفههای قدرت نرم را با توجه به عقاید جوزف نای مورد بررسی قرار داده سپس با کمک همین نظریه میکوشد به پرسش اصلی مقاله، ...
بیشتر
: نوشتار حاضر با روش اسنادی به مساله زوال قدرت نرم امریکا میپردازد. نویسنده ابتدا مؤلفههای قدرت نرم را با توجه به عقاید جوزف نای مورد بررسی قرار داده سپس با کمک همین نظریه میکوشد به پرسش اصلی مقاله، یعنی علل افزایش یا فرسایش قدرت نرم امریکا در نیم سده گذشته را بررسی نماید. اهمیت قدرت نرم برای رسیدن به منافع ملی از کاربرد قدرت سخت (نیروی نظامی، تحریم اقتصادی و ...) کمتر نیست با این حال، روندهای گوناگون نشاندهنده زوال قدرت نرم امریکا در سطح بینالمللی از جنگ جهانی دوم بدین سو بوده است. نویسنده به یاری شواهد مختلف، فرسایش قدرت نرم این کشور را معلول تضاد ایفای نقش رهبری و پی گیری منافع اقتصادی و مصالح سیاسی خارج از کنترل این کشور از یک سو و برخورد با چالش سنتگرایی جهان سومی که به ویژه در عصر انقلابهای موسوم به بهار عربی تجلی بارزتری یافت، دانسته است.