نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
اگر چه در خصوص منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران پژوهشهای درخور توجهی انجام شده، اما بحث فرهنگ همچنان ـ به دلیل اهمیت راهبردیی که دارد ـ حائز توجه دو چندان است. دلیل این امر به بنیاد و هویت فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران باز میگردد که منجر شده فرهنگ به مثابه منبع بیبدیل قدرت نرم تبدیل شود. از این منظور نگارنده از جایگاه «هویت فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران در معادلات قدرت نرم» سؤال نموده و به منظور ارایه پاسخی مناسب برای این پرسش، عناصر نظریه قدرت نرم در ایران را مورد تحلیل قرار داده است. محقق با استفاده از روش تحلیلی نشان داده که قدرت نرم از در سه سطح با هویت فرهنگی درا جمهوری اسلامی ارتباط دارد؛ سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی. این تحلیل بدلیل جامعیت، از توان تفسیری و تجویدی بیشتری برای صیانت و ارتقاء قدرت نرم در ایران برخوردار است.
کلیدواژهها
مقدمه
یکی از تحولات نظام جهانی، ایجاد تغییر در ماهیت و اشکال قدرت و ارتقاء تاثیرگذاری قدرت نرم بر قدرت سخت بوده است. کشورهایی که به شکلی ماهرانه از ابزارهای فرهنگ، تمدن، تاریخ و جغرافیای خویش برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران استفاده کردهاند، در صحنه سیاست ملی و جهانی اقتداری به مراتب ماندگارتر و موثرتر یافتهاند. کشور ایران، از هزاران سال پیش تاکنون، چه به عنوان کشور و تمدنی بسیار پیچیده و شگفتانگیز در چهار راه تمدنهای بزرگ بشری؛ و چه در عصر کنونی به مثابه کشوری با کولهباری از تاریخ، فرهنگ و تمدن در قلب بحرانهای منطقه ای، و از سوی دیگر موقعیت ایران به عنوان بزرگترین کشور شیعه و وارث نخستین انقلاب مذهبی در دنیای جدید؛ بعنوان کانون تولید کننده قدرت نرم مطرح بوده است. در حقیقت «قدرت نرم، محصول و برآیند تصویرسازىِ مثبت و کسب اعتبار نزد افکار عمومى جهان است که با بکارگیرى ابزارهایى چون فرهنگ، پیشینه درخشان، آرمان یا ارزشهاى انسانى به صورت غیرمستقیم بر منافع یا رفتار دیگر کشورها اثر مى گذارد. بنابراین، قدرت نرم پدیده اى اجتماعى و مرتبط با مؤلفه هاى محیطى است که به نسبت سایر ابزارهاى سیاست خارجى، بیشترین تأثیرپذیرى را از مؤلفه هاى هویت ملى دارد» (هرسیج و تویسرکانى، 1389: 151). عوامل متعددی در ایجاد قدرت نرم کشور موثر است که هر کدام در صورت مدیریت صحیح میتوانند ضمن ایجاد انسجام داخلی، موجبات ارتقای حیثیت و جایگاه کشور در عرصه سیاست بین المللی و نظام جهانی را فراهم کنند. فرهنگ با ویژگی ها و کارکردهای منحصر به فرد از یک سو به عنوان منبع تهدید کننده و از دیگر سو تقویت کننده نظام اجتماعی در کنار اقتصاد و سیاست به عنوان یکی از شاخصههای مهم منابع قدرت نرم معرفی میشود. در جنگ نرم نیزتوجه عمده دشمن به بخشهای بنیادی و هویت ساز فرهنگی است و تلاش کارگزاران تهدید نرم بر آن است که عصاره فرهنگی (باورها، ارزش ها) ملت را هدف گیری و آن را از بین ببرند، تا جامعه دچار بی هویتی فرهنگی شده و بنیانهای اصیل معنوی و فرهنگی در معرض فروپاشی و استحاله قرار گیرد. از سوی دیگر انقلاب اسلامی ایران را میتوان تجلی تحقق قدرت نرم به معنای توانایی نفوذ در رفتار دیگران بدون تهدید و یا پرداخت هزینه محسوس به شمار آورد. نظام جمهوری اسلامی به عنوان مهمترین محصول آن، از یک منظر سرچشمه عمده قدرت نرم بوده و از دیگر سو منبع عمده قدرت نرم در آن بیشتر ناظر بر ابعاد فرهنگی و روانی است که امروزه کارآمدترین و کم هزینهترین و در عین حال خطرناکترین و پیچیدهترین نوع تهدید علیه آن از سوی قدرتهای غربی در بعد تهدید نرم جاری است؛ با این توصیف، تبیین دو متغیر قدرت نرم و هویت فرهنگی در مناسبات انقلاب اسلامی ضروری به نظر میرسد.
1. پیشینه پژوهش
بررسی دو مفهوم قدرت نرم و هویت فرهنگی از سوی برخی از اندیشمندان در دستور کار قرار داشته اما سوال اساسی دیگر این است که مناسبات این دو پدیده درجمهوری اسلامی ایران چگونه است؟ پژوهش ها نشان میدهد که تحقیق کافی در بررسی مناسبات این دو مفهوم انجام نشده است. آشنا و روحانی (1389)در پژوهشی با عنوان«هویت فرهنگی ایرانیان از رویکردهای نظری تا مولفههای بنیادی» صرفاً به دو رویکرد هویتی توصیفی که ناظر به حال و گذشته است و رویکرد تجویزی که ناظر به سیاستهای هویتی است اشاره دارند. شجاعی (1391) دراثرش تحت عنوان «هویت دینی و آموزههای چالش برانگیز معاصر»با طرح هویت دینی و آموزههای معاصر به عنوان چالشهای مهم هویت دینی عمدتاً راهکارهای عملی، راهبردهای دینی و برنامههای گسترش و تعمیق هویت دینی را مورد توجه قرار داده است. حیدری، اکوانی و کشفی (1392) در پژوهشی با عنوان «رسانه ها و هویت فرهنگی: مطالعه دانش آموزان متوسطه شهر یاسوج» در مورد پیامدهای هویتی رسانه ها براساس دیدگاه نقش فعال رسانه و مقاومت هویتی با روش پیمایشی، به این نتایج دست یافته اند که تلویزیون ملی و استانی در راس رسانههای مورد استفاده پاسخگویان و هویتهای محلی، ملی و جهانی، به ترتیب، برجسته ترین هویت جمعی آنان بوده است. بررسی این پژوهشها نشان دهنده آن است که مناسبات قدرت نرم و هویت فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران نیازمند تعریف پژوهشهای مستقلی است که در مقاله حاضر به آن پرداخته است.
با توجه به اینکه فرهنگ با ویژگی ها و کارکردهای منحصر به فرد خود به عنوان یکی از مهمترین شاخصه منبع قدرت نرم معرفی میشود، پرسش اصلی مقاله را میتوان این گونه طرح کرد: «نسبت بین قدرت نرم و هویت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران چیست؟» روش مورد استفاده در پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است. درفرایند تحقیق، پس از گردآوری داده ها و پردازش آنها، چگونگی نسبت قدرت نرم و هویت فرهنگی در دوران پس از انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد.
2. چارچوب مفهومی و نظری
2-1. تعاریف
الف. قدرت / قدرت ملی
قدرت را به توانایی اعمال اراده انسان بر ذهنها و اعمال دیگران تعریف کرده اند (عالم، 1373: 89). بر این اساس قدرت ملى را مى توان امکان تحمیل اراده و خواست یک بازیگر به دیگر بازیگران تعریف کرد. زمانى که کشورى توانایى، اراده و ظرفیت لازم را در اختیار دارد و در پرتو آن مى تواند، اهداف و ارزشهاى حیاتى خود را حفظ، توسعه و تعمیق بخشد، در واقع آن کشور از قدرت ملى لازم برخوردار است. قدرت ملى را می توان به قدرت نرم و قدرت سخت تقسیم نمود.
ب. قدرت نرم
قدرت نرم عبارت است از توانایی شکل دادن به علایق دیگران و هدایت رفتار آنان بدون بهره گیری از زور (2006: Nye )برخی نیز قدرت نرم را توانایی کسب چیزی از طریق جذب به جای اجبار مطرح میکند (نایینی، 1391: 71).
ج. فرهنگ
«فرهنگ» نظام واره ای است از «عقاید و باورهای اساسی»، «ارزش ها، آداب و الگوهای رفتاری» ریشه دار و دیرپا و «نمادها» و «مصنوعات» که ادراکات، رفتار و مناسبات جامعه را جهت و شکل میدهد و هویت آن را میسازد (مرکزمهندسی فرهنگی، 1391: 5).
د. هویت فرهنگی
هویت حاصل دیالکتیک خود و دیگری بوده که در میان طیفی از شبکه معنایی ذهن و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی در حرکتی رفت و برگشتی قرار میگیرد. پیوند میان فرهنگ و هویت نیز متاثر از همین رابطه دیالکتیکی است تا آنجا که اغلب صاحب نظران برای فرهنگ هویت را پدیده ای فرهنگی قلمداد میکنند (آشنا و روحانی، 1389: 158). بدین ترتیب میتوان گفت: هویت فرهنگی احساس هویت یک گروه، و یا فردی است که تحت نفوذ یک فرهنگ باشد و به آن تعلق پیدا کند.
2-2. نظریه قدرت نرم
قدرت در دو لایه سخت و نرم قابل طبقه بندی است که لایه نرم قدرت، مهمترین جزء آن است. در عصر حاضر در عناصر و مولفههای تشکیل دهنده قدرت نرم، فرهنگ و هویت فرهنگی از مولفههای اساسی آن محسوب میگردد. به اعتبار اینکه هویت فرهنگی مهم ترین مولفه قدرت نرم محسوب میشود، سطوح و گستره تعامل این دو حوزه فراتراز بقیه حوزه هاست. مهمترین عناصر قدرت نرم عبارتند از:
شکل شماره (1): مناسبات قدرت نرم و هویت فرهنگی
الف. عناصر فرهنگی – اعتقادی: شامل مکتب و ایدئولوژی جذاب و قدرتمند ؛ پیشینه تاریخی تمدنی، قدرت تعامل با دیگر فرهنگ ها، جاذبههای فرهنگی توریستی، توان ترویج ارزش ها و الگوهای رفتاری، سرانه بالای تولیدات هنری، توانمندی کمی و کیفی فراوردههای فرهنگی و امثالهم است.
ب. عناصر اجتماعی-انسانی: شامل میزان امنیت اجتماعی، موقعیت و رکوردهای ورزشی، میزان روحیه و دلبستگی ملی، میزان همگرایی و انسجام اجتماعی، خصایص منحصربه فرد ملی، سرمایه اجتماعی بالا و. . . میباشد.
ج. عناصر تبلیغی- رسانهای: شامل توانمندی کمی وکیفی رسانه ای، توانایی اقناع سازی افکار عمومی، پیشدستی در عملیات روانی راهبردی و آستانه تحمل بالای مردم و امثال آن است.
د. عناصراقتصادی: شامل برخورداری از رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی، تولید مدل و اندیشه الهام بخش اقتصادی، جذابیت کالا و فراوردههای اقتصادی و مانند آن است.
ه. عناصرسیاسی– دیپلماسی: شامل رهبری کاریزماتیک، مدل و شکل نظام سیاسی، کارآمدی دولت، دیپلماسی فعال، حمایت و اعتماد مردم، ثبات سیاسی و مشابه آن است.
و. عناصرعلمی- فن آوری: شامل جایگاه و رتبه علمی، دانش و آگاهی ملی، توان و رتبه فن آوری، تعداد و رتبه مراکز آموزش عالی، تعداد دانش آموختگان دانشگاهی است (نک. باصری، 1391؛ افتخاری، 1385؛ باقری، 1388).
3. قدرت نرم در جمهوری اسلامی ایران
3-1. مبانی
در نظام بین الملل امروز، به کارگیری قدرت نرم از ابزارهای تعیین کننده تحقق اهداف ملی و تامین کننده امنیت ملی کشورها محسوب میشود. شرایط و موقعیت جمهوری اسلامی ایران به گونه ای است که ضرورتهای حیاتی، امنیتی و آینده نگری آن ایجاب میکندکه به هر دو نوع قدرت سخت و نرم توجه کند. بدون تردید، اهداف انقلاب اسلامی و جهت گیریهای نظام جمهوری اسلامی در پرتو جهان بینی توحیدی، ماهیتی فرهنگی، هویتی و عدالت خواهانه دارد. این طیف از اهداف با ایجاد ساختارهای نوین، آموزش موثر تعالیم دینی و گسترده تر کردن فرهنگ اسلامی موثر خواهد شد. شناخت مخاطبان چه در جهان اسلام و چه غیر آن در انتقال فرهنگ اسلامی تنها با قدرت نرم، آموزش، تعامل و اثرگذاریهای پایدار میسر خواهد بود (گلشن پژوه، 1387: 15- 16).
به اعتراف ناظران، قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران نه تنها در کشورهای اسلامی بلکه در سایر کشورها هم تاثیرگذار بوده است. از سوی دیگر«با توجه به آنکه انقلاب اسلامی ایران مولود قدرت نرم است در راستای سند چشم انداز 20 ساله، جمهوری اسلامی ایران میباید در جهان اسلام الهام بخش، فعال و موثر باشد و با تحکیم الگوی مردم سالاری دینی، توسعه کارامد، جامعه اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، بر همگرایی اسلامی و منطقه ای- بر اساس تعالیم و اندیشههای امام خمینی- تاثیر بگذارد به همین منظور، از آنجا که ایران با کشورهای خاورمیانه روابط فرهنگی-تاریخی، سیاسی و اقتصادی دیرینه دارد، میتواند با بهره گیری از قدرت نرم خود به خواستههای خود برسد و با ارتقای قدرت نرم خود و تقویت مولفههای آن به منافع ملی نیز دست یابد (بیکی، 1388: 25؛ پوراحمدی 1389؛ حجازی 1391).
از سوی دیگر انقلاب اسلامی با ماهیت اسلامی، عامل بسیج کننده مردم متدین ایران و رهبری الهی بوده است. در این راستا، ایدئولوژی اسلامی عاملی جهت دهنده برای خدا، معنویت و ارزشهای اسلامی بوده که خود عاملی الهام بخش برای رهایی دیگر ملل بوده است. بنابر این قدرت نرم انقلاب اسلامی نه تنها در سطح داخلی با رهبری جاذبه آفرین و فرهمند امام خمینی (ره)، مردم را به پذیرش انقلاب اسلامی ترغیب نمود، بلکه در سطح منطقه ای و بین المللی نیز آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی، پیام جذاب اسلامی آن، عامل راه گشای رهایی ملل از زیر یوغ استبداد و استکبار جهانی میگردد. این امر منجر به احیای هویت جهان اسلام، ارتقای بیداری اسلامی، و بازسازی تمدن نوین اسلامی با تکیه بر خودباوری فرهنگی به پرچمداری جمهوری اسلامی گردیده است (نک. رنجبران 1389؛ محمدی1389)
3-2. سطوح
قدرت نرم جمهوری اسلامی را میتوان در سه سطح تحلیل کرد:
3-2-1. سطح تحلیل ملی
مهمترین ابعاد سطح تحلیل ملی قدرت نرم را میتوان در موارد زیر جسجو کرد: رهبری فرهمند و مقتدر، وحدت و اعتماد ملی، مشروعیت سیاسی و اجتماعی، روح شهادت طلبی،، توسعه دانایی محور، جنبش نرم افزاری، سیاست فرهنگی، نیروی انسانی کارامد، کارآمدی دولت، رضایت عمومی، انسجام اجتماعی و همگرایی درونی، امنیت نرم، زیر ساختهای فکری فرهنگی، سند چشم انداز بیست ساله نظام، تعمیق معرفت و بصیرت دینی آحاد جامعه، تقویت و تحکیم ارزشهای اسلامی و اخلاقی، توسعه و تحکیم تفکر بسیجی، ارتقای نمادهای دینی و ملی، تقویت روحیه ملی، ارتقای رفاه عمومی، ارتقای مشروعیت نظام از طریق مشارکت حداکثری مردم وامثالهم (نک: موسوی1390).
3-2-2. سطح تحلیل منطقه ای
مهمترین ابعاد سطح تحلیل منطقه ای قدرت نرم را میتوان در مواردی شامل: بازسازی تمدن اسلامی و احیای تاریخ تمدن و هویت فرهنگی، تاریخی و اسلامی، ارتقای بیداری اسلامی، مقبولیت و محبوبیت منطقه ای، احیای هویت جهان اسلام، محوریت ثبات منطقه ای، جهانی کردن مبارزه با صهیونیسم، ارتقای موقعیت ژئو استراتژیک ایران در منطقه، تحقیر رژیم صهیونیستی در منطقه، الگوی مقاومت بسیج، توسعه و تحکیم عمق استراتژیک جمهوری اسلامی در منطقه، شکست طرحهای استکباری در منطقه، تقویت دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی در منطقه و... جسجو کرد.
3-2-3. سطح تحلیل بین المللی
از مهمترین ابعاد سطح تحلیل منطقه ای قدرت نرم میتوان به مواردی چون: به چالش کشیدن هژمونی فرهنگی غرب، گشایش جبهه ثالث در نظام بین المللی بر اساس اصل نه شرقی نه غربی، پرچمداری انقلاب فرهنگی جهانی، شکل گیری فرهنگ مقاومت جهانی در برابر استکبار و صهیونیسم جهانی، تقویت گفتمان نفی سلطه و عدالت خواهی، ارتقای فرهنگ جهاد، شهادت و منجی طلبی، رشد گفتمان معنوی و دینی، ترویج روحیه استقلال طلبی در میان مستضعفان، بر هم زدن معادلات قدرتهای سیاسی امنیتی قدرتهای بزرگ، تاثیر گذاری بر تحولات و معادلات بین المللی، ارتقای توانمندی رسانه ای و. . . اشاره کرد. در هر سه سطح نقش هویت فرهنگی در مولفههای قدرت نرم برجسته است.
4. هویت فرهنگی به مثابه قدرت نرم در جمهوری اسلامی ایران
بنیاد نظری پژوهش حاضر بر ماهیت فرهنگی قدرت نرم (یعنی هویت فرهنگی) گذارده شده است. بر اساس این نظریه اساس قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران برآمده از مولفههای هویتی ایران است.
4-1. ماهیت فرهنگی قدرت نرم
نای و شوارتز تاکید میکنند که اصلی ترین عنصر قدرت نرم یک کشور در دنیای کنونی عنصر فرهنگی آن است. منظور از عنصر فرهنگی قدرت نرم، هم بعد کیفی و هم بعد کمی آن است. از نظر نویسندگانی همچون ساندرس و ژوزف نای منابع اصلی قدرت نرم را میتوان در سه دسته تعیین کرد: اول فرهنگ و ارزشهای فرهنگی؛ دوم دیپلماسی عمومی؛ سوم سیاستهای خارجی. از نظر نویسندگان یاد شده برخی فرهنگ ها بیش از فرهنگهای دیگر به منبعی برای قدرت نرم کشورها تبدیل میشوند. آنان برخی از ویژگیهای قدرت نرم فرهنگ را چنین برشمرده اند: انعطاف پذیری، پویایی، برخورداری از ارزشهای پایدار، اخلاق محوری، قدرت اشاعه، تولیدات فرهنگی، و برخورداری از ارزشهای جهانی (مرادی، 1389: 155- 152 ). اهمیت قدرت نرم فرهنگ از آن روست که موجب نوعی «همانند سازی» عمیق دیگران با ارزش ها و باورهای آن میشود.
4-2. مولفههای فرهنگی قدرت نرم در جمهوری اسلامی ایران
هویت فرهنگی در طول چند دهه گذشته از موضوعهای مورد بحث و جدل در بسیاری از کشورهای دنیا بوده است و دو عرصه سیاست و فرهنگ را با هم مرتبط و یا گاه درگیر ساخته است (Baldwin, 1999: 15 ). هویت فرهنگی مبتنی بر دو دسته عوامل عینی و ذهنی است. عوامل عینی مانند مانند میراث تاریخی، چارچوب سیاسی، منشا قومی، سنت ها، زبان و دین، سازندههای بسیار مهم هویت فرهنگی هستند. اما در عین حال این هویت بر پایه عوامل ذهنی نیز قرار دارد، عواملی که در هوشیاری اعضای یک جامعه ثبت میشوند (Ladmiral, 1989: 9-10). مهمترین مولفههای هویت فرهنگی در ایران در سه محور ذیل قابل دسته بندی است:
اول. اسلامیت: اسلام مجموعه معارفی به هم پیوستهای از باورها واندیشههای برگرفته از وحی الهی در رابطه با جهان، انسان، جامعه و جهان پس از مرگ است که توسط آخرین پیامبر الهی حضرت محمد (ص) برای هدایت، اداره زندگی بشر و تامین سعادت دنیا و آخرت به ارمغان آورده شده و توسط اهلبیت (ع)تعمیق یافته است. بنابر این اسلام ؛ توجه به مذهب و شریعتی است که امروزه به عنوان راهنمای عمل اجتماعی است و به همه ابعاد و نیازهای انسان نظر دارد. آیین اسلام دو رکن اساسی دارد: الف)اعتقادات ب) برنامه عملی و احکام و تکالیف که شامل اخلاق و فقه میشود (سبحانینیا، 1387: 23- 26). در طول 14 قرن گذشته تشیع به صورت نشان ملی و هویت فرهنگی ایرانیان درآمد و به خوبی با اندیشههای اصیل ایرانی و گاه با اسطورههای آنها عجین شد و از حالت یک مذهب صرف فراتر رفت. تشیع به رفتار اجتماعی سیاسی ایرانیان نیز جهت داد و همه وجوه زندگی آنها را پر کرد (گلشن پژوه، 1387، 313-314). تشیع؛ تلفیق فرهنگ عالی ایرانی اسلامی، خدا محوری، شهادت، ظلم ستیزی و ایثار، در انتظار منجی، برخورداری از ارزشهای جهانی، از دیگر شاخصهای هویت فرهنگ اسلامی ایرانی است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مهمترین مولفههای قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران را میتوان در سه عنصر تفکیک ناپذیر «نظام جمهوری اسلامی، یعنی نظریه مردم سالاری دینی، فرهنگ شهادت و عدالت، و اصول استقلال و آزادی دانست (هرسیج، 1390، 158). رابطه مذهب و هویت فرهنگی در ایران از مباحث پیچیده و در عین حال متفاوت با سایر ملتهای جهان است. ایرانی ها با استفاده از نیروی مذهب در پنج قرن گذشته حداقل سه انقلاب تمام عیار صفویان صوفی، انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی را سامان داده اند. در ایران ملازمه بسیار نزدیکی بین جامعه و دین و ارکان آن از دوره یونان باستان به این سو برقرار، و همبستگی و استقلال هویت فرهنگی ایران اغلب در گرو وحدت مذهبی و اتحاد دین و دولت بوده است. اخلاق نیز در جامعه دینی ایران، به شکلی تقلیل یافته در دین تصور میشود. بنابراین اخلاق و اعتقادات (دین) به عنوان یکی از مهم ترین ظرفیتهای هویت فرهنگی ایران میتواند مطرح باشد (نظری، 1390، 33).
دوم. ایرانیت: ایران سرزمینی است که در طول پنج هزار سال گذشته، اقوام گوناگونی را در خود جای داده است. مولفههای ایرانیت هویت فرهنگی ایرانیان شامل« زبان (زبان نوشتاری و زبان گفتاری)، جغرافیای فرهنگی، تاریخ و حافظه تاریخی (میراث مادی و میراث معنوی)، نظام اجتماعی (نظام آموزشی، نظام خانواده، نظام اقتصادی، نظام فرهنگی، نظام سیاسی و حقوقی)» (آشنا و روحانی، 1389: 159) است. زبان فارسی به عنوان زبان ملی و نیز تاریخ و آداب و سنن ملی یکی از عوامل هویت بخش فرهنگی ایرانیان بوده است. در تاریخ افتخار آمیز ایران، همواره هویت فرهنگی مردم، از راه زبان و ادب فارسی حفظ شده است. در حقیقت زبان فارسی چون آسمانی پهناور، تمامی اقوام را در گستره نفوذ خود حفظ کرده است. بخش مهم، معتبر و مفصل شعر و ادبیات فارسی، سرودههای عارفانه است که ذاتاً انفسی و غیر آفاقی اند و انسانی ترین ظرفیت هویت بخش فرهنگ ایران استاز همه برجسته تر میتواند در فرآیند جهانی شدن موجب اشاعه و تقویت ظرفیتهای فرهنگی هویت ایران شود (آشنا و روحانی، 1389: 38-39 ). علاوه بر زبان و ادبیات فارسی و داستانهای دلاوری، خط، اعیاد و جشن ها، آیین ها و سنن باستانی همانند عید نوروز، اسطوره ها، عناصر پایدارو خلقیات ملی همانند یکتاپرستی، میهن پرستی، تساهل و مدارا، عبادت و نماز خواندن، هنر ایرانی همچون معماری، کتیبه نویسی، نقاشی و خطاطی، مینیاتور، موسیقی، سفال سازی، و فرش بافی، همچنین علوم ایرانی اسلامی از دیگر شاخصهای هویت ساز فرهنگ ایرانی بوده اند.
سوم. مدرنیته: شیوه زندگی جدید و امروزی است که با استفاده از تعریف پیتر برگر مدرنیته یا تجدد عبارتست از: «مجموعه اوصاف و خصایص تمدن جدیدی که در طی چند قرن اخیر در اروپا و آمریکای شمالی سر بر آورده است». بر این اساس، مدرنیزاسیون یا متجددسازی، فعالیت و سیاستی است آگاهانه، برای نزدیکسازی جوامعی که دارای اوصاف و عناصر مدرنیته نیستند به وضع جوامع مدرن (بیات، 1381، 507).
در تبیین شاخصهای کیفی مربوط به قدرت ملی میتوان از منش ملی، روحیه ملی، کیفیت حکومت، جایگاه و نقش جامعه مدنی و کیفیت دیپلماسی نام برد. امروزه ساختار جامعه به گونه ای است که ایران هم اکنون دارای دو جامعه سنتی و مدرن است. جامعه سنتی دارای قدرت تاریخی بوده و موسسات خیریه نماد این جامعه هستند؛ و جامعه مدنی مدرن که مقوله جدیدی است و سازمانهای غیر دولتی، اتحادیههای تجاری، احزاب و غیره نمادهای این جامعه هستند (گلشن پژوه، 1387: 322). انقلاب ارتباطات و تحولات پس از آن و پیدایش فناوریهای نوین ارتباطی مانند ماهواره عامل انتقال فرهنگ و سبک زندگی غربی به دیگرجوامع شده است. جامعه ایرانی با حفظ فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی در این سده گذشته دست به گزینش تجارب و یافتههای مدرن زده است، بنابراین بهره گیری از تجارب بشری یکی دیگر از منابع هویتی فرهنگ ایرانی است. مولفههای هویت فرهنگی ایرانی در شکل زیر ترسیم شده است:
شکل شماره (2 ): هویت فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران ومولفههای آن
در این مقاله هویت فرهنگی با مولفههای اسلامیت، ایرانیت و مدرنیته تعیین گردیدند. در حقیقت هویت فرهنگی ایرانی متنوع اما دین محور است. «در این رویکرد هویت اسلامی یعنی مرکزیت نظری و عملی نظام و بینش معرفتی اسلام در هویت فرهنگی ایرانیان که بر پایه تحلیلی تاریخی با هسته سخت آن که هویت شیعی است، گره میخورد، لذا هویت اسلامی و شیعی در هویت فرهنگی ایرانیان دو روی یک سکه قلمداد میشوند. » (نجفی، 1385: 37). از سوی دیگر هویت فرهنگی معاصر ایرانیان با در نظر گرفتن رویکردی هارمونیک و بر مبنای توزیع قدرت در منابع هویت ایرانی، اسلامی و غربی باید مورد توجه قرار گیرد؛ لذا در منابع سه گانه فوق گرچه ایرانیت طول تاریخی گسترده تری را به خود اختصاص داده اما این اسلامیت به ویژه تشیع است که در حافظه تاریخی ایرانیان جزء رسوبات فعال شده و عملاً به هسته سخت هویت تبدیل شده است؛ چه اینکه اسلام و بویژه قرائت شیعی آن، جامعه را تا پیش از ورود به دنیای مدرن اداره کرده و نظام و ساختار اجتماعی و فرهنگی را مدیریت کرده است؛ از سوی دیگر معاصر بودن متاثر از موج منبع غربی هویت فرهنگی، جزء لایه سطحی هویت بوده و به حافظه تاریخی و رسوبات سخت فرهنگی ایرانیان نپیوسته است؛ بنابراین باید گفت هویت فرهنگی متاثر از اسلام و تشیع در میان منابع هویتی دیگر جایگاه ممتازی داشته و باید در حوزههای مولفههای توصیفی و تجویزی، هویت فرهنگی مورد تاکید و توجه قرار گیرد (آشنا و روحانی، 1389: 167) .
5. نسبت سنجی هویت فرهنگی و قدرت نرم در جمهوری اسلامی
امروزه قدرت نرم که با مفاهیمی مترادف نفوذ، اقتدار، و حتی مشروعیت ابتنا دارد؛ به قدرت هدایت کردن، جذب کردن، سرمشق تعبیر میگردد. نظر به اهمیت ارتباط تنگاتنگ قدرت نرم با قدرت بی شکلی نظیر فرهنگ، به نقش آفرینی و تاثیر هویت فرهنگی به عنوان مهم ترین منبع قدرت نرم پی برده و به اثرگذاری این شکل از قدرت در جهت پایداری یک سیستم سیاسی فرهنگی رهنمون میشویم. هویت فرهنگی مثبت یا منفی تاثیر مستقیمی بر افزایش یا کاهش قدرت نرم دارد که از این طریق ضریب امنیت ملی نیز دچار تحول میگردد. هویت فرهنگی بواقع یکی از مولفههای قدرت نرم محسوب شده و هر قدر ارزشهای هویت فرهنگی در سطوح مختلف جامعه تجلی بیشتری یابد، میتواند به عنوان منبعی مطمئن برای تقویت و تولید باشد و مآلاً امنیت یک جامعه بواسطه افزایش قدرت نرم وضعیت مطلوب تری پیدا کند. از طرف دیگر نفوذ و توسعه هویت فرهنگی منفی در جامعه میتواند ضمن تضعیف قدرت نرم، منبعی برای تولید تهدیدات نرم محسوب شود که به تبع آن امنیت و ابعاد آن نیز به مخاطره خواهد افتاد. به این ترتیب میان هویت فرهنگی و امنیت رابطه ای ارگانیک از طریق رفتار اعضای جامعه و نوسانات قدرت نرم وجود دارد. همچنین رفتار افراد متاثر از هویت فرهنگی–مثبت یا منفی- را میتوان در تقویت قدرت نرم یا تضعیف آن-آسیب یا تهدید نرم- ملاحظه کرد.
نکته قابل تامل آن است که بدلیل رابطه ای که بین قدرت نرم با تهدید نرم وجود دارد میتوان نتیجه گرفت که اگر عناصر قدرت نرم در بین افراد یک کشور تقویت گردد، به معنای آن است که قدرت نرم از همان ناحیه ظهور پیدا خواهد کرد. همچنین تقویت قدرت نرم ناشی از ارتقای هویت فرهنگی جامعه، ضریب امنیت ملی در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی را افزایش خواهد داد. از سوی دیگر تضعیف قدرت نرم ناشی از هویت فرهنگی جامعه، امنیت ملی را در ابعاد موصوف کاهش خواهد داد. بنابراین با توجه به شناسایی سه مولفه برای هویت فرهنگی و سه سطح برای قدرت نرم، در نسبت سنجی هویت فرهنگی و قدرت نرم در جمهوری اسلامی، سه ساختار زیر سازماندهی و عرضه میگردد.
5-1. اسلامیت و قدرت نرم در جمهوری اسلامی ایران: اسلام اهلبیت (ع)؛ انتظار منجی، برخورداری از ارزشهای جهانی، مردم سالاری دینی، فرهنگ شهادت و عدالت استقلال و آزادی از منابع هویت فرهنگ اسلامی ایرانی است
5-2. ایرانیت و قدرت نرم در جمهوری اسلامی ایران: زبان، جغرافیای فرهنگی، تاریخ و حافظه تاریخی، نظام اجتماعی و... از مولفههای ایرانیت هویت فرهنگی ایرانی است.
5-3. مدرنیته و قدرت نرم در جمهوری اسلامی ایران: جامعه ایرانی با حفظ فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی در این سده گذشته دست به گزینش تجارب و یافتههای مدرن زده است، بنابراین بهره گیری از تجارب بشری یکی دیگر از منابع هویتی فرهنگ ایرانی است. (نگاه کنید به جدول شماره 1).
سطوح قدرت نرم مولفه های هویت فرهنگی |
ملی |
منطقه ای |
بین المللی |
اسلامیت |
رهبری فرهمند و مقتدر، روح شهادت طلبی، زیر ساختهای فکری فرهنگی، تعمیق معرفت و بصیرت دینی آحاد جامعه، تقویت و تحکیم ارزشهای اسلامی و اخلاقی، توسعه و تحکیم تفکر بسیجی، ارتقای نمادهای دینی، مشروعیت سیاسی اجتماعی، نظام مردم سالاری دینی، تشیع و عشق به اهلبیت (ع)؛ انتظار منجی و مهدویت گرایی |
بازسازی تمدن اسلامی و احیای تاریخ تمدن و هویت فرهنگی، تاریخی و اسلامی، ارتقای بیداری اسلامی، مقبولیت و محبوبیت منطقه ای، احیای هویت جهان اسلام، جهانی کردن مبارزه با صهیونیسم، ارتقای موقعیت ژئو استراتژیک ایران در منطقه، تلفیق فرهنگ عالی ایرانی اسلامی |
به چالش کشیدن هژمونی فرهنگی غرب، گشایش جبهه ثالث در نظام بین المللی بر اساس اصل نه شرقی نه غربی، پرچمداری انقلاب فرهنگی جهانی، شکل گیری فرهنگ مقاومت جهانی در برابر استکبار و صهیونیسم جهانی، تقویت گفتمان نفی سلطه و عدالت خواهی، ارتقای فرهنگ جهاد، شهادت و منجی طلبی، رشد گفتمان معنوی و دینی در جهان |
ایرانیت |
وحدت و اعتماد ملی، سیاست فرهنگی، تقویت روحیه ملی، ارتقای مشروعیت مردمی نظام، ثبات سیاسی، آستانه تحمل بالای مردم، ارتقای نمادهای ملی، انسجام اجتماعی و همگرایی درونی، امنیت نرم، خط و زبان فارسی، آیین ها و سنن باستانی، اسطوره ها، دانش و آگاهی ملی |
محوریت ثبات منطقه ای، تحقیر رژیم صهیونیستی در منطقه، الگوی مقاومت بسیج، توسعه و تحکیم عمق استراتژیک جمهوری اسلامی در منطقه، شکست طرحهای استکباری در منطقه، تقویت دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی، |
پیشینه تاریخی تمدنی، ترویج روحیه استقلال طلبی در میان مستضعفان، برخورداری از فرهنگ و ارزشهای جهانی، فرهنگ عدالت خواهی، استقلال طلبی، آزادی خواهی، ظلم ستیزی، نیروی انسانی کارامد، زبان و ادب فارسی، علوم ایرانی، هنر ایرانی، جاذبههای فرهنگی توریستی |
مدرنیته |
ارتقای رفاه عمومی، رضایت عمومی، گزینش تجارب و یافتههای مدرن، توسعه دانایی محور، کارآمدی نظام سیاسی، ارتقای علمی و فناوری، توسعه سازمانهای غیر دولتی، تعدد احزاب سیاسی |
قدرت برتر علمی و فناوری، توانمندی موثر فناوریهای نوین ارتباطی و رسانه ای، تاثیر گذاری بر تحولات سیاسی فرهنگی منطقه ای |
ارتقای توانمندی رسانه ای نوین، بر هم زدن معادلات قدرتهای سیاسی امنیتی قدرتهای بزرگ، تاثیر گذاری بر تحولات و معادلات بین المللی |
جدول شماره (1): مناسبات هویت فرهنگی و قدرت نرم در جمهوری اسلامی
بر این اساس در مناسبات هویت فرهنگی و قدرت نرم در جمهوری اسلامی باید اذعان داشت فرهنگ به شکل عام و هویت فرهنگی به شکل خاص با ویژگی ها و کارکردهای منحصر به فرد از یک سو به عنوان منبع تهدید کننده و از دیگر سو تقویت کننده نظام اجتماعی در کنار اقتصاد و سیاست به عنوان یکی از سه شاخصه مهم منابع قدرت نرم مطرح است. بنابراین فرهنگ و هویت فرهنگی ایرانیان میتواند برای دیگر کشورها منشا جذابیت باشد. یعنی هویت فرهنگی مهم ترین عنصر قدرت نرم در جمهوری اسلامی است و قدرت نرم نیز بر افزایش یا کاهش هویت فرهنگی تاثیر میگذارد. همچنین کاهش یا افزایش قدرت نرم به افزایش یا کاهش مشروعیت سیاسی منجر میگردد؛ از سوی دیگر کاهش یا افزایش مشروعیت سیاسی به افزایش یا کاهش هویت فرهنگی میانجامد. این رابطه در شکل زیر ترسیم شده است:
شکل شماره (3 ): الگوی تعاملی هویت فرهنگی، قدرت نرم و مشروعیت
بدین لحاظ تقویت عناصر مقتدر هویت فرهنگی در ایران میتواند با توجه به فرصتهای ایجاد شده بر اثر جهانی شدن و فرهنگ جهانی شده، راهکار مناسبی برای ارتقای قدرت نرم ایران در صحنههای مختلف منطقه ای و جهانی باشد. بنابراین اگر جمهوری اسلامی بتواند از ظرفیت بسیار غنی دینی، فرهنگی، هنری و اجتماعی خود برای جلب توجه افکار عمومی جهان، به توانمندی ذاتی خود استفاده نماید بهترین فرصت برای گسترش مولفههای قدرت نرم ایران فراهم خواهد شد. در این صورت فرصت سازی از مولفههای قدرت نرم میتواند به افزایش مشروعیت جمهوری اسلامی در سطح منطقه ای و بین المللی منجر گردد.
در حقیقت انقلاب اسلامی بعنوان یک انقلاب فرهنگی در کنار هدف هایی همچون عدالت و آزادی، تلاش برای ارتقای اخلاق و معنویت، میتواند با مدیریت کارآمد خود، قوی ترین وجه قدرت نرم نظام محسوب گردد. توانایی ایران در تولید ادبیات فراگفتمانی در حوزههای ایرانی اسلامی با استفاده از هویت فرهنگی الهام بخش ایرانیان عنصر تعیین کننده در تولید قدرت نرم جمهوری اسلامی باشد که از ثمرات آن افزایش مشروعیت نظام سیاسی جمهوری اسلامی در نزد افکار عمومی است. و عنصر مشروعیت نیز منجر به ظرفیت سازیهای نوین برای هویت فرهنگی کشور خواهد بود. بنابراین درخشش ایران اسلامی در حوزههای ملی، منطقه ای و تمدنی و الهام بخشی مولفههای هویت فرهنگی ایرانی اسلامی از جمله منابع قدرت نرم است که دافع توطئه ها و تهدیدات جنگ نرم معاندان نظام خواهد بود. امروزه جمهوری اسلامی منبع عظیم و دست ناخورده ای از اقتدار نرم برخاسته از هویت فرهنگی است که مدیریت هوشمندانه آن میتواند هم تحکیم بخش امنیت ملی و عمق بخشی داخلی انقلاب اسلامی و هم منبع پایان ناپذیر در عمق بخشی خارجی گفتمان انقلاب اسلامی باشد.
جدول شماره (2): مدل نظری مناسبات قدرت نرم و هویت فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران
نتیجه گیری
الف. هویت پدیده ای چند وجهی است که بنیاد آن بر تمایز و تشخص خودی در مقابل دیگری است لذا امر ثابتی نیست بلکه دائماً در حال تغییر و تکوین است؛ بدین معنا هویت فرهنگی ایرانیان در نسبتی که میان خود و دیگری برقرار کرده، در میان سه ضلع منابع هویتی: « اسلامیت، ایرانیت و مدرنیته» تشکل یافته است.
ب. قدرت نرم محصول و برآیند تصویر سازی مثبت، ارایه چهره موجه از خود، کسب اعتبار در افکار عمومی وداخلی و خارجی است. جمهوری اسلامی ایران به دلایل عدیده ای زمینه ها و شرایط لازم را برای کسب قدرت نرم و ارتقای حد نصاب محبوبیت خود در میان کشورهای منطقه را فراهم ساخته است.
ج. در بررسی رابطه قدرت نرم با هویت فرهنگی به تاثیرگذاری متقابل آنان میتوان پی برد. بخلاف قدرت سخت که سرمایه مادى بازیگر و مستقل از مؤلفه هاى محیطى است؛ قدرت نرم سرمایه اجتماعى بازیگر و از پدیده هاى اجتماعى و مرتبط با مؤلفه هاى محیطى است. از این رو رشد و گسترش قدرت نرم زمینه ساز توسعه هویت فرهنگی در جمهوری اسلامی بوده، از سوی دیگر افزایش آسیب و تهدید قدرت نرم زمینه ساز گسترش آسیب و تهدید در جمهوری اسلامی است. همچنین کاهش یا افزایش قدرت نرم به افزایش یا کاهش مشروعیت سیاسی منجر میگردد؛ از سوی دیگر کاهش یا افزایش مشروعیت سیاسی به افزایش یا کاهش هویت فرهنگی میانجامد.
د. از رسالتهای برجسته دانشگاهیان در این عرصه، تبیین مبانی نظری مناسبات قدرت نرم و هویت فرهنگی، آسیب شناسی مستمر قدرت نرم و هویت فرهنگی ایرانی، طراحی مدل مطلوب توسعه و تعمیق هویت فرهنگی در مراکز آموزشی و افکار عمومی ونیز پیش بینی ساز و کارهای حراست و پاسداری از هویت فرهنگی جامعه ایرانی است.